قطعهای از بهشت زمینی
قطعهای از بهشت زمینی
قطعهای از بهشت زمینی
نويسنده:سارا طالبی زاده
بین نور و آمل، وقتی که جنگلهای چمستان را از گذر پارک کشپل پشت سر میگذاری، در پس گردنه آن کوههای سرسبز، به آن روستای محصور شده میرسی که در بین کوههای پردرخت و زیباییهایش به قدری بکر و پر ابهت است که احساس حقیر بودن به تو دست میدهد.در اینجا زمان در مقابل چشمانت متوقف میشود، چشمهایت خیره میماند و پاهایت از حرکت باز میایستد و فقط به یک چیز مینگری و آن قدرت نقاش چیرهدستی است که اینگونه زیباییها را براین کره خاکی به تصویر کشیده است. اینجا مرز ماندن و رفتن است، پرواز کردن در آسمانها یا گم شدن در سبزه درختان.اینجا لاویج است; قطعهای از بهشت زمینی.دهستانی از چمستان نور در مازندران با بهار و تابستانی پوشیده از درختان انبوه و زمستانی سفیدپوش. طبیعتی بکر که توجه مسافران و توریستهای زیادی را به خود جلب کرده است.از تاریخ این آبادی تا دوره اسلامیهیچ نشانه یا اثر مکتوبی در دست نیست، اما قدمت تاریخ غیرمکتوب لاویج به دوران ساسانیان و حتی قبل از آن میرسد.بقایای خرابههای متعدد و گورها و اشیا و آثار مکشوف، حکایت از تاریخی با قدمت طولانی دارد و تصویری کمرنگ از دوران حیات تاریخی و زیست مردمان در آن منطقه را پیش چشمان گردشگران، نمایان میسازد. از جلوههای طبیعی این منطقه، جنگلهای انبوه و متراکم آن تا ارتفاع ۲۵۰۰ متری از سطح دریا و به خصوص درختان راش، یادگار جنگلهای هیرکانی است. البته مسافران از این موهبت الهی کمتر استفاده میکنند و تنها به جنگلهای حاشیه جاده، بیشهزارها و آبگرم معدنی لاویج اکتفا میکنند و شکوه و عظمت این طبیعت بینظیر را تنها در یک گوشهآن جستوجو میکنند.در کنار جنگلهای لاویج که از تنوع زیاد گونههای گیاهی و درختان گوناگون برخوردار است، چشمهسارانی از دل زمین نیز به بیرون میجوشد. آنچه مسلم است، اینکه هر ناحیه یا مکانی دارای آب و هوا و همچنین محیط جغرافیایی ویژهای است که فرهنگ مردمان آن ناحیه در طول قرنها تقابل و مبارزه در ارتباط با آن شکل میگیرد و به صورت آداب و رسوم، اعتقادات و باروهایشان جلوه میکند.
این فرهنگ حتی در نوع خوراک و پوشاک و مسکن انسانها نیز بیتاثیر نبوده و منطقه لاویج هم از این نوع قاعده مستثنی نیست. رویش گیاهان و شکوفههای وحشی در بهار و تابستان، این منطقه را برای پرورش زنبور عسل و زنبورداری مساعد ساخته است به طوریکه عسل لاویج، سوغات اصلی این دیار به شمار میآید. دامداری و دامپروری هم نیز از شغلهای جنبی مردمان این سرزمین آبگرمهای معدنی است (لبنیات محلی خصوصا پنیر و دوغ و کره محلی آن شهرت و اعتبار خاصی در میان مسافران و تروریستها برخوردار است.)در کنار این سوغاتها هوای پاک، خوابیدن در دامن طبیعت و شنا در آبگرمهای معدنی، خاطرههای ماندگاری برای مسافران سفر کرده به لاویج را رقم خواهد زد. آبشارهای کوچک و بزرگ هم در طول مسیر جاده به نور، زیباییهای این طبیعت بکر الهی را دو چندان کرده است، به طوریکه هر کدام از این آبشارها را میتوان به عنوان یک عنصر متمایز طبیعی توریستی در این منطقه به شمار آورد، عناصری که دارای قابلیتهای فوقالعاده بهرهبرداری برای جذب جهانگردان ایرانی و خارجی است. یکی از همین آبشارها، آبشار حرام او به مقدار فراوان آبی است که از دل زمین به بیرون میریزد، آبی خنک و گوارا که پذیرای جهانگردان و مسافرانی است که از مسیر چمستان، سفر به لاویج را آغاز کردهاند. در مورد وجه تسمیه آن چنین نقل میشود که این آب چون از ارتفاعات سوردار و از پاییندست حرمامامزادهای که در آنجا دفن شده، به پایین سرازیر میشود، به نام «حرم او» معروف شده که به مرور زمان، به حرام او تغییر یافته است. اما در این منطقه، بقایای گورهای گبری فراوانی هم وجود دارد که به طور بیانگر قدمت این روستاست.
دو نقطه اصلی تمرکز این گورها یکی در تپههای مشرف به روستای کیا کلا واقع در جنوب این روستا در مکانی موسوم به سرخمن و دیگری در گردنه بالاترین تپههای داخلی مشرف به آبادی لاویج، در بخش جنوبی آبادی حصلیمه است.علاوه بر وجود گورهای گبری تصور میرود که احتمالا آتشکدهای بر فراز این تپه نیز وجود داشته است. از جمله اشیا کشف شده به نقل از گفتههای مردم این منطقه، سکههایی است که قدمت آن به دوران ساسانیان میرسد و نیز زینتآلات زرین و سیمین مشتمل بر گردنبندها، گوشوارهها، دستبندها و قبضههایی از شمشیرهاست. شکی نیست که ایران، بهشت جهانگردان است، سرزمین هفت اقلیمی که هرچه به گوشه و کنارش سفر کنی باز هم مکانهای ناشناخته و بکری وجود دارد که از دیدن مناظرش، لذت وصفناشدنی به تو دست میدهد. لاویج هم یکی از این بهشتهای زمینی است، اکوسیستمی بینظیر که قطعا توانایی جذب جهانگردانی بیش از اینها دارد.وجود پارک جنگلی کشپل، آبشار حرام او، جادههای جنگلی، آبگرم معدنی لاویج، سوردارف جنگل اوسیونگ، ییلاق زیبای ایزوا و منطقه ییلاقی میرخمند در کنار فاصله نیمساعته تا ساحل دریای کاسپین، قطعا توجه و نظر ویژهای را طلب میکند. امکانات کامل و بهتر رفاهی توریستی در کنار این هدیههای خداوندی، مسلما منبع ارزآوری دیگری برای ایران ما خواهد بود.
این فرهنگ حتی در نوع خوراک و پوشاک و مسکن انسانها نیز بیتاثیر نبوده و منطقه لاویج هم از این نوع قاعده مستثنی نیست. رویش گیاهان و شکوفههای وحشی در بهار و تابستان، این منطقه را برای پرورش زنبور عسل و زنبورداری مساعد ساخته است به طوریکه عسل لاویج، سوغات اصلی این دیار به شمار میآید. دامداری و دامپروری هم نیز از شغلهای جنبی مردمان این سرزمین آبگرمهای معدنی است (لبنیات محلی خصوصا پنیر و دوغ و کره محلی آن شهرت و اعتبار خاصی در میان مسافران و تروریستها برخوردار است.)در کنار این سوغاتها هوای پاک، خوابیدن در دامن طبیعت و شنا در آبگرمهای معدنی، خاطرههای ماندگاری برای مسافران سفر کرده به لاویج را رقم خواهد زد. آبشارهای کوچک و بزرگ هم در طول مسیر جاده به نور، زیباییهای این طبیعت بکر الهی را دو چندان کرده است، به طوریکه هر کدام از این آبشارها را میتوان به عنوان یک عنصر متمایز طبیعی توریستی در این منطقه به شمار آورد، عناصری که دارای قابلیتهای فوقالعاده بهرهبرداری برای جذب جهانگردان ایرانی و خارجی است. یکی از همین آبشارها، آبشار حرام او به مقدار فراوان آبی است که از دل زمین به بیرون میریزد، آبی خنک و گوارا که پذیرای جهانگردان و مسافرانی است که از مسیر چمستان، سفر به لاویج را آغاز کردهاند. در مورد وجه تسمیه آن چنین نقل میشود که این آب چون از ارتفاعات سوردار و از پاییندست حرمامامزادهای که در آنجا دفن شده، به پایین سرازیر میشود، به نام «حرم او» معروف شده که به مرور زمان، به حرام او تغییر یافته است. اما در این منطقه، بقایای گورهای گبری فراوانی هم وجود دارد که به طور بیانگر قدمت این روستاست.
دو نقطه اصلی تمرکز این گورها یکی در تپههای مشرف به روستای کیا کلا واقع در جنوب این روستا در مکانی موسوم به سرخمن و دیگری در گردنه بالاترین تپههای داخلی مشرف به آبادی لاویج، در بخش جنوبی آبادی حصلیمه است.علاوه بر وجود گورهای گبری تصور میرود که احتمالا آتشکدهای بر فراز این تپه نیز وجود داشته است. از جمله اشیا کشف شده به نقل از گفتههای مردم این منطقه، سکههایی است که قدمت آن به دوران ساسانیان میرسد و نیز زینتآلات زرین و سیمین مشتمل بر گردنبندها، گوشوارهها، دستبندها و قبضههایی از شمشیرهاست. شکی نیست که ایران، بهشت جهانگردان است، سرزمین هفت اقلیمی که هرچه به گوشه و کنارش سفر کنی باز هم مکانهای ناشناخته و بکری وجود دارد که از دیدن مناظرش، لذت وصفناشدنی به تو دست میدهد. لاویج هم یکی از این بهشتهای زمینی است، اکوسیستمی بینظیر که قطعا توانایی جذب جهانگردانی بیش از اینها دارد.وجود پارک جنگلی کشپل، آبشار حرام او، جادههای جنگلی، آبگرم معدنی لاویج، سوردارف جنگل اوسیونگ، ییلاق زیبای ایزوا و منطقه ییلاقی میرخمند در کنار فاصله نیمساعته تا ساحل دریای کاسپین، قطعا توجه و نظر ویژهای را طلب میکند. امکانات کامل و بهتر رفاهی توریستی در کنار این هدیههای خداوندی، مسلما منبع ارزآوری دیگری برای ایران ما خواهد بود.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}